هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه، به ستایش معشوق و توصیف زیباییهای او پرداخته است. او از جان خود میگذرد و آرامش خود را در نگاه و رفتار معشوق مییابد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند سرو، زلف شبرنگ و مشک ختن، زیبایی معشوق را به تصویر میکشد و خود را تسلیم او میکند.
رده سنی:
15+
این متن حاوی مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۱۲۰۵
گشتم از جان بنده بالای تو
سر فدای روی شهر آرای تو
چون ز من بر بود آرام و قرار
جان به شوخی غمزه ی شهلای تو
سرو جان بگذر زمانی سوی ما
تا بمالم روی را در پای تو
زلفت شبرنگت به روی آشفته کن
تا شود مشک ختن لالای تو
سرو اگر در باغ بیند قامتت
از قد افتد بی شک از بالای تو
ای دو چشم من تو می دانی ز چشم
برد خوابم نرگس رعنای تو
گر به جانم می کنی حکمت روان
نیست رایی در جهان جز رای تو
سر فدای روی شهر آرای تو
چون ز من بر بود آرام و قرار
جان به شوخی غمزه ی شهلای تو
سرو جان بگذر زمانی سوی ما
تا بمالم روی را در پای تو
زلفت شبرنگت به روی آشفته کن
تا شود مشک ختن لالای تو
سرو اگر در باغ بیند قامتت
از قد افتد بی شک از بالای تو
ای دو چشم من تو می دانی ز چشم
برد خوابم نرگس رعنای تو
گر به جانم می کنی حکمت روان
نیست رایی در جهان جز رای تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.