هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و رنج‌های ناشی از جفا و بی‌وفایی معشوق می‌نالد. او از دل‌بردگی، خون‌ریزی دل، و انتظار وصال سخن می‌گوید و با وجود همه رنج‌ها، همچنان عاشقانه به معشوق وفادار است. شاعر از طبیبان و درمان‌های جهان ناامید است و تنها لب معشوق را درمان درد خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۲۲۷

گر کند میل جفا دلبر من گویم چه
ور دهد ترک من و عهد وفا گویم چه

دل ببرد از من و خون ریزدم اکنون از چشم
دارد این جرم بر این خسته روا گویم چه

پادشاهیست اگر جان بنوازد به کرم
ور براند ز سر کوی گدا گویم چه

گر طبیبان جهان درد دل خسته کنند
از لب لعل تو ای دوست دوا گویم چه

گفته ای دیده بدوز از قد و بالای چو سرو
سرو قدّش چو کند نشو و نما گویم چه

من به دیدار شده قانع از آن روی چو ماه
گر بگوید به سر کو تو میا گویم چه

گر بگوید شب دلخواه به امّید وصال
تو بده جان و جهان را به بها گویم چه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.