هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از دوری و بیاعتنایی معشوق است. شاعر از بیوفایی و ستم معشوق شکایت میکند، اما با این حال همچنان به او عشق میورزد و خود را خاک پای او میداند. همچنین، شاعر از بیتوجهی معشوق به دوستان و گوش دادن به سخنان دشمنان ابراز ناراحتی میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۲۵۴
جانا چه کرده ایم که از ما بریده ای
بر دست هجر پرده صبرم دریده ای
گر صد ستم کنی تو بدین دل که همچنان
در دل به پیش اهل نظر نور دیده ای
مقصود خاطر من مسکین رضای تست
آری چه غم تو را که به مقصد رسیده ای
ما خاک آن رهیم که بر وی نهی تو پای
گرچه تو سر ز کبر به گردون کشیده ای
در اشتیاق روی تو ای جان نازنین
دل شد رمیده از غم و تو آرمیده ای
در دوستان به چشم جفا می کنی نظر
آری مگر نصیحت دشمن شنیده ای
گر غافلی ز کار جهان جان نازنین
معذور دارمت که جهان را ندیده ای
بر دست هجر پرده صبرم دریده ای
گر صد ستم کنی تو بدین دل که همچنان
در دل به پیش اهل نظر نور دیده ای
مقصود خاطر من مسکین رضای تست
آری چه غم تو را که به مقصد رسیده ای
ما خاک آن رهیم که بر وی نهی تو پای
گرچه تو سر ز کبر به گردون کشیده ای
در اشتیاق روی تو ای جان نازنین
دل شد رمیده از غم و تو آرمیده ای
در دوستان به چشم جفا می کنی نظر
آری مگر نصیحت دشمن شنیده ای
گر غافلی ز کار جهان جان نازنین
معذور دارمت که جهان را ندیده ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.