هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های شاعرانه، به توصیف معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از لعل لب معشوق، خال دل‌ربای او، و روی زیبایش سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که از لعل لب او پیاله‌ای بنوشد. همچنین، او از بلبل شوریده و گل‌های باغ سخن می‌گوید و زیبایی معشوق را با طبیعت مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم و واژگان به‌کار رفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.

شمارهٔ ۱۲۵۶

از جان وصل خویش فرستم نواله ای
بر لعل می فروش خودم کن حواله ای

زانگه که لعل دلکش تو می فروش شد
ما را بده ز لعل لب خود پیاله ای

تا خال دلفریب تو دیدم به چشم دل
دادم به خون خویش به خطت حواله ای

خوی بر رخ چو ماه تو دانی چگونه است
چون لاله ای که بر سرش افتاده ژاله ای

آن روی همچو گل بنما در میان باغ
تا بشنوی ز بلبل شوریده ناله ای

در مرغزار جنّت و در گلشن صفا
چون روی دلفریب تو نشکفت لاله ای

تا چرخ لاجورد برافراشت در جهان
از مادر زمانه نیامد سلاله ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.