هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و هجران سخن می‌گوید و درد دوری از معشوق را بیان می‌کند. او از تاریکی شب هجران می‌نالد و به امید دیدار دوباره معشوق، روزی روشن را آرزو می‌کند. شاعر با تصاویر شعری مانند آتش هجران و دیده‌های اشکبار، عمق رنج خود را نشان می‌دهد و در پایان، از معشوق می‌خواهد که با وصال خود، این درد را تسکین دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۲۶۱

گرفت از رشک رویت ماه تابی
که چون رویت نباشد ماهتابی

به ظلمات شب هجران اسیرم
مگر روزی برآید آفتابی

در این آتش که من بودم ز هجران
نزد بر روی من جز دیده آبی

به امید خیال روی خوبت
به جان تو که مشتاقم به خوابی

دلم بر آتش هجرت کبابست
ز وصلت شکّری ده یا کبابی

ندارم چاره ای با چشم مستش
ز عشقش می کشم هر دم عذابی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.