هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف معشوقه‌ای زیبا و آزاده می‌پردازد که مانند ماه و سرو است. او اظهار می‌کند که عاشقانه به معشوقه‌اش وابسته است و حتی آزادی را هم نمی‌خواهد. شاعر از درد هجران و غم شکایت می‌کند و از معشوقه می‌خواهد که به او رحم کند و شادی‌اش را با او تقسیم نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۲۷۲

به رخ چون ماه تابانی به قد چون سرو آزادی
چنین نبود بنی آدم یقینم کز پری زادی

تویی آزاد سرو ما به جوی خلد بر رسته
شدیم از جان تو را بنده نمی خواهیم آزادی

بده دادم نگارینا ز روز وصل خود یک شب
بترس از ناله زارم مکن زین نوع بیداری

به جان آمد دلم دیگر ز غم خوردن به جان آمد
بگو آخر عزیز من علی رغمم چرا شادی

مرا بار غمت بر دل بسی بود ای بت مه روی
چرا داغی ز هجرانم دگر بر سینه بنهادی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.