۱۷۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۸۰

بگو چگونه دهم شرح آرزومندی
که گر بیان کنمت حال خویش نپسندی

چه باشد ار نظری سوی ما کنی ز کرم
ز بندگان گنه آید ز تو خداوندی

چو من ز جان و دلم بنده درت جانا
در وصال به رویم بگو چرا بندی

تو آن به جای من خسته دل مکن [که] اگر
کسی به جای تو آن را کند تو نپسندی

دلا نگار ندارد سر وفا با من
به دام زلف پریشان او چه در بندی

ز جستجو ننشستی تو تا مرا آخر
در آتش غم هجران دلبر افکندی

جهان چو بر دل خلقست این چنین شیرین
بگو چرا ز جهان مهر خویش برکندی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.