هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از بی‌وفایی و سنگدلی معشوق شکایت می‌کند و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند زلف، شیرینی سخن، و جام وصال، احساسات خود را بیان می‌نماید. همچنین، شاعر به مقایسه خود با فرهاد و معشوق را با شیرین می‌پردازد و در نهایت، با اشاره به لطف و جور معشوق، از غم و اندوه خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۲۸۶

ای که ز دولت و اقبال تو برخورداری
برخور از عمر و جوانی که تو در خور داری

چون دلت می دهد ای سنگدل عهد شکن
بی خطایی که ازین غمزده دل برداری

دل نداری و گرت هست دلش نتوان گفت
آن مگر آهن و سنگست که در بر داری

گفتمش زلف تو در خواب ببینم گفتا
این محالست چه سوداست که در سر داری

ای به شیرین سخنی خسرو خوبان جهان
شور فرهاد چه دانی تو که شکّر داری

چون لب و کام من از جام وصالت خشکست
دایم از گریه چرا دامن من تر داری

چون تو مجموعه لطفی ز چه در شأن جهان
بیشتر آیت جورست که از بر داری

شاد بادا دلت از من چه غمت خواهد بود
تو که در ملک جهان این همه غمخور داری

از جهان کام چه جویی دگر ای خام طمع
چون همه کام دل دوست میسّر داری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.