هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌تنگی برای معشوق سخن می‌گوید. او از صبا می‌خواهد که اگر به سراغ معشوق می‌رود، احوال او را بپرسد و بگوید که آیا هنوز یاد شاعر را می‌کند یا نه. شاعر از بی‌وفایی معشوق شکایت دارد و می‌گوید شنیده که معشوق جای او را به دیگری داده است. با این حال، شاعر هنوز امیدوار است که معشوق به حال زار او توجه کند و دلش برای یار سابقش بسوزد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند بی‌وفایی و دل‌شکستگی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۲۸۷

صبا اگر به سر کوی او گذر داری
بگو چه از بت رعنای من خبر داری

به سالها نفسی یاد ما کند یا نی
تو حال زار دل عاشقان ز بر داری

اگرچه یاد من خسته دل نمی آرد
بگویش از من مسکین مجال اگر داری

که عهد ما بشکستی و مهر ببریدی
شنیده ام که به جایم کسی دگر داری

اگرچه هست تو را دیگری مکن خوارم
به حال زار من خسته گر نظر داری

چه بی وفا صنمی ای نگار سنگین دل
دلت دهد که دل از یار خویش برداری

دلم ببردی و خوردی به جان ما زنهار
عزیز من تو بگو با جهان چه سر داری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.