هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از خداوند می‌خواهد که با لطف خود راهی برای نجات او بگشاید و بدون منتِ دیگران، هدایتش کند. او اعتراف می‌کند که اگرچه از راه راست منحرف شده، اما به رهبری الهی امیدوار است. شاعر اعلام می‌کند که حاضر است برای یارش فداکاری کند و تنها به لطف خداوند امید دارد. او تأکید می‌کند که هیچ‌کس قادر به ستایش خداوند به‌اندازه‌ی شایسته نیست و اگر خداوند دوستدار بنده باشد، هیچ دشمنی نمی‌تواند به او آسیب برساند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و معنوی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات عرفانی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۳۱۰

الهی تو بگشا به لطفت دری
که منّت نمی خواهم از دیگری

اگرچه ره راست کج رفته ام
نماید به ما هم رهی رهبری

اگر بر سرماست او را سخن
فدای سر یار دارم سری

به روی من ای خالق ذوالجلال
تو بی منّت خلق بگشا دری

شبی داوری رفت بر من ز دور
بجز لطف تو نیستم داوری

که یارد که حمد و ثنایت کند
اگر چند باشد زبان آوری

تو گر دوست خواهی چه غم باشدم
اگر خصم باشد مرا کشوری
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.