۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۲۰

چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی
نظر به عین عنایت بما نیندازی

صبا به زلف نگارم اگر رسی زنهار
مباز با سر زلفش مکن تو جانبازی

به گوش یار رسان نرمکی ز من پیغام
که عاشقان جهانرا تو محرم رازی

بگو چرا چه سبب از چه رو بتا با من
به هیچ گونه نداری طریق دمسازی

چه گفته ایم ز دستت بجز شکایت هجر
چه کرده ایم به پایت بجز سر اندازی

چو چاره ساز جهانی تویی به لطف امروز
چرا به چاره بیچارگان نپردازی

اگرچه خوار شدم بر درت چو خاک هنوز
میان خلق جهانم بود سرافرازی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.