۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۲۱

چرا به کار من ناتوان نپردازی
نظر به حال اسیران خود نیندازی

ز مرتبت چو سراپرده بر فلک زده ای
به زیر خرگه دولت همی طرب سازی

چو کرد بانوی ایران تو را فلک ناگاه
سزد به تاج و به تخت ار کنی سرافرازی

به شکر آنکه به میدان کامرانی و ناز
فراز زین مرصّع کمیت می تازی

به پنج روزه فریب جهان مشو مغرور
که دور چرخ بسی کرده است این بازی

ز خان و مان و ز جان و جهان برآمده ام
به دور دولت سلطان محمّد غازی

تو چند غصّه کار جهان خوری آخر
ز آتش غم دوران چو موم بگدازی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.