هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های طبیعت و شادمانی‌های جوانی می‌پردازد. شاعر از بهار، گل‌ها، و شراب ارغوانی یاد می‌کند و از مخاطب می‌خواهد که قدر لحظات خوش و جوانی را بداند و آن را با غم هدر ندهد. همچنین، عشق و درد هجران معشوق نیز در این شعر مورد توجه قرار گرفته است.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب ارغوانی و برخی مضامین عاشقانه ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۳۵۸

جهان بگرفت باز از سر جوانی
رسید ایام عیش و کامرانی

بهار و نرگس و بید و بنفشه
کنار جوی و روز شادمانی

شکفته ارغوان و سوسن آزاد
چمن سبز و شراب ارغوانی

کنونت ای عزیزا قدر بشناس
مده بر باد غم عمر و جوانی

به رخ اندر چمن همچون گل نو
به قد در باغ سرو بوستانی

به جان آمد دلم در درد عشقت
مکن زین بیش با ما دلستانی

مرا در سر به جای نور چشمی
مرا در تن تو چون روح و روانی

رقیب بی خرد چندم دهی پند
تو قدر روز وصل او چه دانی

ز تاب هجر جانان مشکن ای دل
که بهر روز وصلش در جهانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.