هوش مصنوعی:
شاعر از درد عشق و رنجهای ناشی از آن میگوید و از معشوق میخواهد که با لطف و محبت خود، او را از این غم نجات دهد. او خود را بندهای وفادار میداند و از معشوق درخواست بخشش و مهربانی دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۳۶۵
بده ساقی تو جام ارغوانی
ز دست غم مگر بازم رهانی
تن مسکین من از درد عشقت
گرفته چون دو چشمت ناتوانی
به هرزه در سر کار تو کردم
من خسته جگر جان و جوانی
به لعل دلکشش گفتم خدا را
بیا بوسی بده تا جان ستانی
روان پیش من آ ای سرو آزاد
که جانم را دل و تن را روانی
به الطاف عمیمت ای دلارام
چه باشد گر ز هجرم وارهانی
چو من از بندگانت بنده ای ام
کرم کن چون تو سلطان جهانی
ز دست غم مگر بازم رهانی
تن مسکین من از درد عشقت
گرفته چون دو چشمت ناتوانی
به هرزه در سر کار تو کردم
من خسته جگر جان و جوانی
به لعل دلکشش گفتم خدا را
بیا بوسی بده تا جان ستانی
روان پیش من آ ای سرو آزاد
که جانم را دل و تن را روانی
به الطاف عمیمت ای دلارام
چه باشد گر ز هجرم وارهانی
چو من از بندگانت بنده ای ام
کرم کن چون تو سلطان جهانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.