هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید. او با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، مانند مقایسه معشوق به ماه و گل، و خود به بلبل و خاک راه، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. شاعر از فراق و جور یار شکایت دارد و امیدوار است که معشوق به او توجه کند. همچنین، او از نیاز خود به کیمیای محبت معشوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که دلش از هوای معشوق رها شود یا کاملاً تسلیم او گردد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۳۷۰

ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی
گل را ز حال بلبل بیدل خبر کنی

گویی که جمله چشم امیدم به راه تست
شاید گرم به گوشه چشمی نظر کنی

ما بینوا و مفلس و تو کیمیافروش
آخر چه باشد ار مس ما را به زر کنی

ما همچو خاک راه فتاده به کوی دوست
واجب کند که بر سر خاکی گذر کنی

ای ساقی مراد چه باشد اگر شبی
از جام وصل خویش مرا بی خبر کنی

مسکین دلا تو تا به کی آخر ز جور یار
جان را به پیش تیر فراقش سپر کنی

یا سر بر آستانه مهرش بنه ز جان
یا آنکه این هوا ز سر دل به در کنی

واجب کند اگر نکند بعد ازین وفا
زان غمزه های شوخ جفاجو حذر کنی

ای دل اگر مراد همی خواهی از جهان
در کوی دوست دیده و دل جان سپر کنی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.