هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و هجران معشوق شکایت می‌کند و از رنج‌های عشق و بی‌وفایی یار می‌نالد. او از غم و اندوهی که معشوق بر دلش نهاده است گله می‌کند و از این که روز به روز از محبتش کاسته می‌شود، اظهار ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و اندوه ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۳۷۱

تا به کی جانا دلم پر خون کنی
وز میان دیده ام بیرون کنی

تا کی از بار فراقت دلبرا
پشت امّید مرا چون نون کنی

تا کی از هجر خود ای لیلی عهد
در غم عشق خودم مجنون کنی

در فراق روی خوبت تا بچند
جویبار دیده ام جیحون کنی

این دل پردرد بی درمان من
از غم هجران خود محزون کنی

کم کنی هر روز از ما دوستی
در جهان با دشمنان افزون کنی

ای دل مسکین بساز و دم مزن
ور نسازی با غم او چون کنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.