هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از درد فراق و عشق نافرجام سخن میگوید. شاعر از رنجهای عشق، جفای رقیبان، و آرزوی وصال معشوق مینالد و وفاداری خود را به او اعلام میکند. همچنین، او از بیاعتنایی به دنیا و مدعیان در راه عشق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، رنجهای عاطفی و مفاهیم پیچیدهای است که برای درک کامل، به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است درک کامل و ارتباط عمیق با این مفاهیم نداشته باشند.
شمارهٔ ۱۳۸۵
گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به روی
دانی که از در تو نگردم به گفت و گوی
پشتم به هرکه عالم و رویم به روی تست
آیا بود که باز نشینیم روبه روی
ای باد اگر به جانب آن ماه بگذری
از مهر من به حضرت او ذرّه ای بگوی
گر آنچه در فراق تو بر ما همی رود
وآنگه ز دست جور رقیبان تندخوی
گر بخت یاریی دهدم در شب وصال
تا روز شرح هجر توان گفت مو به موی
تا جان به تن بود سر ما آستان دوست
تا پای طاقتست بپویم به جست و جوی
با مدّعی بگوی که ناموس و نام و ننگ
بر باد عشق رفت تو بیهوده بس مگوی
بر دیده جهان گذر ای سرو نازنین
کز رهگذار بست برو بس ز اشک جوی
بر عرصه فراق ز چوگان روزگار
من خسته دل شکسته و سرگشته ام چو گوی
دانی که از در تو نگردم به گفت و گوی
پشتم به هرکه عالم و رویم به روی تست
آیا بود که باز نشینیم روبه روی
ای باد اگر به جانب آن ماه بگذری
از مهر من به حضرت او ذرّه ای بگوی
گر آنچه در فراق تو بر ما همی رود
وآنگه ز دست جور رقیبان تندخوی
گر بخت یاریی دهدم در شب وصال
تا روز شرح هجر توان گفت مو به موی
تا جان به تن بود سر ما آستان دوست
تا پای طاقتست بپویم به جست و جوی
با مدّعی بگوی که ناموس و نام و ننگ
بر باد عشق رفت تو بیهوده بس مگوی
بر دیده جهان گذر ای سرو نازنین
کز رهگذار بست برو بس ز اشک جوی
بر عرصه فراق ز چوگان روزگار
من خسته دل شکسته و سرگشته ام چو گوی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.