هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی و جذابیت معشوق، از عشق بی‌پایان خود و از رنج‌هایی که در این راه متحمل شده است، صحبت می‌کند. شاعر بیان می‌کند که عشق به معشوق آن‌قدر عمیق است که حتی از جان خود نیز می‌گذرد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری در عشق و رنج‌های عاطفی نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارند.

غزل شمارهٔ ۴۲۹

چون دربسته است درج ناپدیدش
به یک بوسه توان کرد کلیدش

شکر دارد لبش هرگز نمیری
اگر یک ذره بتوانی چشیدش

ندید از خود سر یک موی بر جای
کسی کز دور و از نزدیک دیدش

مگر طراری بسیار می‌کرد
کمند طره‌اش زان سر بریدش

اگر نبود کمند طرهٔ او
که یارد سوی خود هرگز کشیدش

اگرچه او جهان بفروخت بر من
به صد جان جان پرخونم خریدش

ز جان بیزار شو در عشق جانان
اگر خواهی به جای جان گزیدش

دلم جایی رسید از عشق رویش
که کار از غم به جان خواهد رسیدش

اگر بر گویم ای عطار آن غم
کزو دل خورد نتوانی شنیدش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.