هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد دل و رنج عشق نافرجام می‌گوید. او از جور یار و بی‌وفایی او شکایت دارد و دل‌ربایی معشوق را توصیف می‌کند. شاعر با تشبیه معشوق به گل، نشان می‌دهد که زیبایی او نیز مانند گل گذرا است. در پایان، شاعر از تنهایی و نداری خود در برابر پادشاهی دل سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۴۰۵

بربود از من دل دل ربائی
جز وصل او نیست دل را دوایی

درد دل من از جور یارست
سر بکند هم روزی ز جایی

دیدم رخش را دانم که روزی
از دیده آید بر من بلایی

تشبیه کردم گل را به رویش
دیدم ندارد چندان بقایی

کشتی نگارا بیچارگان را
واجب نباشد بی خون بهایی

ای دل بیا تا با هم بگوییم
درد دل خود از بی وفایی

تو پادشاهی لیکن نباشد
اندر جهانت چون من گدایی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.