هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان عشق و دل‌بستگی خود به معشوق می‌پردازد و از جفاها و بی‌مهری‌های او شکایت می‌کند. او با وجود تمام دردها و رنج‌ها، همچنان امیدوار به لطف خدا و بازگشت معشوق است. شاعر از زیبایی و لطافت معشوق سخن می‌گوید اما بی‌مهری و بی‌وفایی او را عیب بزرگی می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۴۰۶

مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی
زان روی که درد دل ما را تو دوایی

جانی و جهان ای بت منظور خدا را
زین بیش مکن از من دلخسته جدایی

با این همه خوبی و لطافت که تو داری
عیبت همه اینست که بی مهر و وفایی

هرچند که از شدّت ایام زبونم
باشد که به فریاد رسد لطف خدایی

هرچند تو را وعده کج هست نگارا
باشد که چو سرو از در ما راست درآیی

آخر تو بدین قامت و بالای صنوبر
تا چند دل از خلق جهانی بربایی

حدّیست جفا را و ز حد رفت خدا را
بر جان من خسته جفا چند نمایی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.