هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد دوری و عشق ناکام است. شاعر از غم‌های خود می‌گوید و آرزو می‌کند که دیگران به چنین دردهایی دچار نشوند. او عشق خود را به معشوقی نشان می‌دهد که دست‌نیافتنی است و از غیرت عاشقانه سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به ناتوانی در رهایی از دام عشق و آرزوی انحصار محبت معشوق دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و اندوه‌بار این شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات غیرمستقیم به مفاهیم عشق و رنج نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۰

کدام شب که فغانم بآسمان نرسد
خدا کند که ز دوری کسی بجان نرسد

از آن همیشه ترا سر بر آستان دارم
که پای غیر برین خاک آستان نرسد

من و گلی که زبس سرکشی درین گلشن
بشاخ گلبن او دست باغبان نرسد

هزار شکوه گر از دوست باشدت بر دل
نهفته دار که شرطست بر زبان نرسد

چه از رهائی آن صید ناتوان خیزد
که گرز دام برآید بآشیان نرسد

بمحفلی که تو ساقی شوی سزد از رشگ
دعا کنیم که جامی بدیگران نرسد

زکین غیر چه اندیشه عاشقان ترا
بمحرمان ملک تیغ پاسبان نرسد

بهجر عشق طبیب آرزوی ساحل چیست
که کشتی تو ازین بحر بر کران نرسد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.