هوش مصنوعی:
این شعر از درد فراق و غربت سخن میگوید و احساسات عمیق شاعر را نسبت به وطن و عزیزانش بیان میکند. شاعر از رنجهای عشق و اندوه ناشی از دوری مینالد و تأکید میکند که در مسیر عشق، سختیهای بسیاری وجود دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی مانند غربت، اندوه و عشق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «تیغ و کفن» ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۸۶
گفتی از جور فراقت چه بمن می گذرد
آنچه از باد خزانی بچمن می گذرد
خونم از شوق بجوش آمده ای همسفران
تا کجا حرف عزیزان وطن می گذرد
بسراغم همه جا گریه کنان می آئی
گر بدانی که بغربت چه بمن می گذرد
طرفه راهیست ره عشق که هر کس سرکرد
از غم جان و ز اندیشه تن می گذرد
لب ز افسانه فروبند که در محفل عشق
سخن آنجا همه از تیغ و کفن می گذرد
بگذرد بر دلم از یاد وطن آنچه طبیب
بعقیق از غم حرمان بیمن می گذرد
آنچه از باد خزانی بچمن می گذرد
خونم از شوق بجوش آمده ای همسفران
تا کجا حرف عزیزان وطن می گذرد
بسراغم همه جا گریه کنان می آئی
گر بدانی که بغربت چه بمن می گذرد
طرفه راهیست ره عشق که هر کس سرکرد
از غم جان و ز اندیشه تن می گذرد
لب ز افسانه فروبند که در محفل عشق
سخن آنجا همه از تیغ و کفن می گذرد
بگذرد بر دلم از یاد وطن آنچه طبیب
بعقیق از غم حرمان بیمن می گذرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.