۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۸

بدل دارم غم عشقی نهان از محرمان خوشتر
بلی گنج نهانی را نباشد پاسبان خوشتر

بطاعت کن زپیری میل در عهد شباب افزون
که خوش باشد ز پیران پارسائی وزجوان خوشتر

دهم جان و وفا را مشتری گردم بصد منت
که کالای وفا با شد برم از نقد جان خوشتر

در آن گلشن که با گلبنش سرکش گر از غیرت
برآرد عندلیب خسته از خار آشیان خوشتر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.