هوش مصنوعی: در این متن، داستان کشته شدن شاه سیروس توسط تومیریس، ملکه قوم تتر، به انتقام کشته شدن پسرش توسط سیروس روایت می‌شود. تومیریس پس از شنیدن خبر کشته شدن پسرش، سپاهی گردآوری کرده و به سوی بلخ لشکرکشی می‌کند. او سر سیروس را می‌برد و در تشتی پر از خون می‌اندازد. متن همچنین به جنگ‌های دیگر مانند جنگ گرسیوز و ارجاسب اشاره می‌کند و با تمجید از شاهانی که از آتن تا هند و چین حکومت کردند، پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ متن حاوی صحنه‌های خشونت‌آمیز مانند کشته شدن و انتقام است که ممکن است برای مخاطبان جوان مناسب نباشد. همچنین، درک کامل مفاهیم تاریخی و اسطوره‌ای موجود در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۲۳ - کشتن دمور سیروس را

وز آن روی سیروس در باختر
تبه گشت بر دست قوم تتر

زنی کش تومیریس گفتند نام
به کین پسر بد بسی تلخ کام

که شاهش به آوردگه کشته بود
ازین رو به خون دل آغشته بود

چو بشنید کان شاه والاتبار
یکی گوشه بگزیده در نوبهار

سپه گرد کرد و یلان را بخواند
سوی کشور بلخ لشکر براند

برید آن سر شاه یزدان پرست
همه باختر کرد چون خاک پست

یک تشت بنهاد پرخون برش
به خون اندر افکند روشن سرش

دمورش به شهنامه خواند است و بس
سیاوس جز این شه نبود است کس

همانا که گرسیوز این جنگ بود
که پنداشتندش دلیری عنود

همانا رزم ارجاسب کامد به بلخ
ازو روز لهراسب شد تار و تلخ

مگر کشتن شاه آزاده بود
که از تخم آکمین لرزاده بود

خوشا وقت آن شهریار گزین
که از آتنه تاخت تا هند و چین
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۲ - برداشتن سیروس دل از جهان و گوشه گزیدن
گوهر بعدی:بخش ۲۴ - شاهنشاهی کیکاوس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.