هوش مصنوعی: متن بالا روایتی از داستان استر و مردخای در دربار شاه اخشورش (احتمالاً خشایارشا) است. در این داستان، شاه پس از برکناری ملکه وشتی، استر را که یک زن یهودی است به عنوان ملکه جدید انتخاب می‌کند. هامان، وزیر شاه، که دشمن یهودیان است، نقشه‌ای برای نابودی آنان می‌کشد اما در نهایت به دستور شاه اعدام می‌شود. همچنین در بخشی از متن به کشته شدن شاه و انتقامجویی برای او اشاره شده است.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین تاریخی و مذهبی پیچیده است و ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین اشاره به خشونت (کشته شدن افراد) وجود دارد که مناسب گروه‌های سنی پایین نیست.

بخش ۲۹ - شمه ای از بزرگی زریر و قصه ی استرو مردخا

زشاهان فزون بود او را منش
که بگذشت ستراپش از بیست و شش

یکی شارسان ساخت زرنوش نام
به شوش اندر آن زیستی شاد کام

بیاراست جشنی چو خرم بهار
که هرگز نبیند چون او روزگار

کشیدند شیلانی آن جا سترگ
زهر سو بخواندند خورد و بزرگ

همانا در آن جشن و آن دستگاه
ز بانوی و شتی برنجید شاه

یک ماهرو برگزید از یهود
سپس بانوی بانوانش نمود

که استیر خوانند نامش مگر
بدی مردخایش برادر پدر

جهان جوی هومان که دستور بود
هم از مردخا سخت رنجور بود

همی خواست کشتن یهودان همه
که او بود چون گرگ ایشان رمه

ز نیروی آن بانوی حورزاد
سر خویش را داد هومان به باد

ازو گشت ایران سراسر غمی
که شد آرز و بزم بودش همی

یکی خواجه بد نام او مهر داد
که از شاه جانش نبد هیچ شاد

به همراهی نامور اردوان
بکشتند مرشاه را هردوان

توانه همی گفت با اردشیر
که دارا بکشته است فرخ زریر

برفتند و او را بکشتند زار
به کین خواهی نامور شهریار

دریغ آن نبرده زریر سوار
همان شاهزاده که شد کشته زار
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۸ - شاهنشاهی زریر بزرگ و رفتن او به یونان
گوهر بعدی:بخش ۳۰ - شاهنشاهی اردشیر دراز دست ملقب به بهمن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.