هوش مصنوعی:
پس از مرگ اسکندر، سرزمینهای تحت فرمان او میان سرداران یونانی تقسیم شد. سلوکوس در ایران و بابل حکومت کرد و سلسلهای به نام او (سلوکیان) تشکیل شد. پس از او، پسرش آنتیوکوس به قدرت رسید. در ادامه، اشکانیان (پارتها) با رهبری ارشک (اشک) در بلخ قدرت گرفتند و سلسلهای جدید تأسیس کردند. اشکانیان برای حدود 400 سال حکومت کردند و با رومیان جنگیدند. این متن به تاریخ سیاسی و نظامی ایران پس از اسکندر میپردازد.
رده سنی:
15+
متن شامل جزئیات تاریخی و سیاسی است که ممکن است برای کودکان کمسن پیچیده باشد. همچنین، اشاره به جنگها و درگیریهای نظامی دارد که برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسبتر است.
بخش ۵۳ - سلاله سلوکیان
پس از مرگ اسکندر نامور
زهرسو درآمد یکی تاجور
همه پادشاهی و ملک کیان
بیفتاد در دست یونانیان
زهر سوی آن ملک آشوب خاست
بهم اوفتادند از چپ و راست
به ایران و بابل سلوکوس بود
ابر لیدیا آنیتو خوس بود
پتولومه بودی به مصر اندرون
کساندر به یونان زمین رهنمون
نظر ار به تاریخ ایرانی است
سلوکوس استهن یونانی است
به تازی ابلخی بود نام او
زگیتی برآمد همه کار او
سلفکی بدو هست منسوب و بس
به شام و حلب هم بدش دسترس
پس از وی پسرش انتیوکوس نام
به ایران زمین زیستی شادکام
ورانام مستر بدی آزروس
که پورش بدی انتیوکوتیوس
فزون بد به قدرت زشاهان پیش
هم انطاکیه ساخت بر نام خویش
چو سال اندر آمد به پنجاه و اند
که شاهان ایران سلفکی بدند
یکی نامور بود ارزاس نام
به بلخ اندرون زیستی شادکام
ورا آنتیوکوس با دار و برد
سپهدار بر لشگر بلخ کرد
یکی جنگ آراست آن نامور
اکاتوگ را کشت در باختر
به بلخ گزین گشت فرمانروا
بنا کرد پس دولت پارتا
ازو هست بنیاد اشکانیان
که او اشک بد از نژاد کیان
جهان بودشان سالیان چارصد
نگهدار کشور بدندی زبد
چو بر تخت شان شاد بنشاندند
ملوک الطوایف همی خواندند
به شهنامه زیشان نراند سخن
همان کرده کوتاهشان بیخ و بن
ازیشان به جز نام نشنیده است
نه در نامه ی خسروان دیده است
ولی چون به تاریخ کس بنگرد
چنین عذر را از خرد نشمرد
که این پادشاهان گردن فراز
نمودند شاهی زمانی دراز
همه جنگ جوی تهمتن بدند
نگهدار ایران زدشمن بدند
به گاهی که روما جهانگیر بود
جهانش همه زیر شمشیر بود
نیامد بر ایران از ایشان زیان
بسی جنگ کردند با رومیان
از ایشان همی روم را بود بیم
که دلها زاشکانیان شد دو نیم
همانا مغان را نکردند شاد
مغان هم از ایشان نکردند یاد
کنون من بگویم همه نامشان
که چون شد به گیتی سرانجام شان
زهرسو درآمد یکی تاجور
همه پادشاهی و ملک کیان
بیفتاد در دست یونانیان
زهر سوی آن ملک آشوب خاست
بهم اوفتادند از چپ و راست
به ایران و بابل سلوکوس بود
ابر لیدیا آنیتو خوس بود
پتولومه بودی به مصر اندرون
کساندر به یونان زمین رهنمون
نظر ار به تاریخ ایرانی است
سلوکوس استهن یونانی است
به تازی ابلخی بود نام او
زگیتی برآمد همه کار او
سلفکی بدو هست منسوب و بس
به شام و حلب هم بدش دسترس
پس از وی پسرش انتیوکوس نام
به ایران زمین زیستی شادکام
ورانام مستر بدی آزروس
که پورش بدی انتیوکوتیوس
فزون بد به قدرت زشاهان پیش
هم انطاکیه ساخت بر نام خویش
چو سال اندر آمد به پنجاه و اند
که شاهان ایران سلفکی بدند
یکی نامور بود ارزاس نام
به بلخ اندرون زیستی شادکام
ورا آنتیوکوس با دار و برد
سپهدار بر لشگر بلخ کرد
یکی جنگ آراست آن نامور
اکاتوگ را کشت در باختر
به بلخ گزین گشت فرمانروا
بنا کرد پس دولت پارتا
ازو هست بنیاد اشکانیان
که او اشک بد از نژاد کیان
جهان بودشان سالیان چارصد
نگهدار کشور بدندی زبد
چو بر تخت شان شاد بنشاندند
ملوک الطوایف همی خواندند
به شهنامه زیشان نراند سخن
همان کرده کوتاهشان بیخ و بن
ازیشان به جز نام نشنیده است
نه در نامه ی خسروان دیده است
ولی چون به تاریخ کس بنگرد
چنین عذر را از خرد نشمرد
که این پادشاهان گردن فراز
نمودند شاهی زمانی دراز
همه جنگ جوی تهمتن بدند
نگهدار ایران زدشمن بدند
به گاهی که روما جهانگیر بود
جهانش همه زیر شمشیر بود
نیامد بر ایران از ایشان زیان
بسی جنگ کردند با رومیان
از ایشان همی روم را بود بیم
که دلها زاشکانیان شد دو نیم
همانا مغان را نکردند شاد
مغان هم از ایشان نکردند یاد
کنون من بگویم همه نامشان
که چون شد به گیتی سرانجام شان
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۵۲ - کشته شدن دارا به دست ستراپان خود
گوهر بعدی:بخش ۵۴ - سلاله اشکانیان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.