۱۹۴ بار خوانده شده

بخش ۹۷ - خطاب به اورنگ کیان

تو ای گاه و دیهیم شاهنشهی
که بی تو مبادا مهی و بهی

خنک روز کاندر تو بد جمشید
که آورد بس نیکوی ها پدید

خنک روز کاندر تو بد زردهشت
که اهریمن بدکنش را بکشت

خوش آن روزگار کیومرث شاه
کزو شد پدیدار دیهیم و گاه

خجسته بدی گاه اوکشتره
که تازه شد از وی جهان یکسره

به گاه فریدون همایون بدی
زمان منوچهر میمون بدی

همایون بدی گاه ارباس گرد
که او کرد بر نینوا دست برد

خجسته بماندی پس از کیقباد
همان درگه طوس نوذر نژاد

به هنگام کی آرش نامور
گرفتی همه خاور و باختر

به دوران اکمین کرکس نژاد
همه خاک شامات دادی به باد

همایون بدی گاه کاووس کی
همان وقت کیخسرو نیک پی

چو مهری که بیرون بیاید زمیغ
گرفتی همه روی گیتی به تیغ

مبارک بدی وقت اسپندیار
همان گاه فرخ زریر سوار

که روی زمینت همه بنده بود
به فرمان و رأیت سرافکنده بود

خجسته به هنگام شاه اردشیر
همان گاه داراب ارزاس پیر

به وقت جهان جوی ساسان نژاد
جهان را نمودی پر از مهروداد

همان گاه شاپور فرخنده رای
ابر تارک قیصرت بود پای

در ایام فرخ قباد گزین
پر از دانش و داد کردی زمین

به هنگام نوشیروان بزرگ
یکی کردی آبشخور میش و گرگ

در فرهی بر تو اکنون ببست
که آن فر و برز مهین گشت پست

شد آن تخمه ویران و ایران همان
برآمد همه کامه ی بدگمان

گزند آمد از پاسبان بزرگ
شبان شد به جان رمه هم چو گرگ

مگر روز بدبختیت شد پدید؟
سیه گشت آن بخت و روز سپید

که نفرین بر این بخت ناخوب باد
سزد گر نباشیم از آن هیچ شاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۶ - تعزیت و سوگواری ایام گذشته
گوهر بعدی:بخش ۹۸ - خطاب به ابنای وطن گرامی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.