هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق و علاقهی عمیق شاعر به معشوق است. شاعر از زیباییها و ویژگیهای معشوق سخن میگوید و بیان میکند که حتی دردهای ناشی از این عشق برایش ارزشمند است. او از نازها و لطفهای معشوق تمجید کرده و عشق خود را بیقید و شرط نشان میدهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و استفاده از استعارهها و کنایههای ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین درک کامل احساسات و مفاهیم موجود در شعر نیاز به بلوغ عاطفی و ادبی دارد.
شمارهٔ ۹
یک شبه وصل تو ز صد جان بهست
ناز تو از ملک خراسان بهست
بوسی از آن لعل شکر بار تو
گر بدهی بی جگر از جان بهست
عقل من اندر خم زلف تو به
گوی هم اندر خم چوگان بهست
چون نبود درد تو درمان پذیر
درد تو صد بار ز درمان بهست
از تو غم ارزان شده در عهد تو
آنچه همه کس خورد ارزان بهست
گر چه مجیر از تو به جان غم خرید
نیست پشیمان که هنوز آن بهست
ناز تو از ملک خراسان بهست
بوسی از آن لعل شکر بار تو
گر بدهی بی جگر از جان بهست
عقل من اندر خم زلف تو به
گوی هم اندر خم چوگان بهست
چون نبود درد تو درمان پذیر
درد تو صد بار ز درمان بهست
از تو غم ارزان شده در عهد تو
آنچه همه کس خورد ارزان بهست
گر چه مجیر از تو به جان غم خرید
نیست پشیمان که هنوز آن بهست
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.