هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که با وجود اینکه به ظاهر مسلمان است، اما به دین و مسجد بیاعتنایی میکند و به جای آن به مینوشی و عشق زمینی روی آورده است. او خود را از صوفیان میداند اما از صفا و خلوص دور است. شاعر به جای خانقاه، در میخانه را میگشاید و به جای عبادت در مسجد، به عشق و مستی میپردازد. او خود را خراباتی میداند و به دنبال یار است.
رده سنی:
18+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مینوشی و خرابات ممکن است برای سنین پایینتر مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۵۱۵
مسلمانان من آن گبرم که دین را خوار میدارم
مسلمانم همی خوانند و من زنار میدارم
طریق صوفیان ورزم، ولیکن از صفا دورم
صفا کی باشدم چون من سر خمار میدارم
ببستم خانقه را در، در میخانه بگشودم
ز می من فخر میگیرم ز مسجد عار میدارم
چو یار اندر خرابات است من اندر کعبه چون باشم
خراباتی صفت خود را ز بهر یار میدارم
به گرد کوی او هر شب بدان امید چون عطار
مگر بنوازدم یاری خروش زار میدارم
مسلمانم همی خوانند و من زنار میدارم
طریق صوفیان ورزم، ولیکن از صفا دورم
صفا کی باشدم چون من سر خمار میدارم
ببستم خانقه را در، در میخانه بگشودم
ز می من فخر میگیرم ز مسجد عار میدارم
چو یار اندر خرابات است من اندر کعبه چون باشم
خراباتی صفت خود را ز بهر یار میدارم
به گرد کوی او هر شب بدان امید چون عطار
مگر بنوازدم یاری خروش زار میدارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.