هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به توصیف زیبایی‌های معشوق و دردهای عشق می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند زلف پرپیچ و تاب، عارض مانند برگ سمن، و گل خودرو، زیبایی معشوق را ستایش می‌کند. همچنین، از شکسته شدن عهد و دل‌سوختگی خود می‌گوید و با وجود تلخی سخنان معشوق، شیرینی آن را می‌ستاید. در پایان، شمع ختن را به عنوان نمادی از معشوق معرفی می‌کند و از ناتوانی در بیان احساسات خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۸

آن زلف پر از پیچ و شکن را چه توان گفت؟
وان عارض چون برگ سمن را چه توان گفت؟

رویش چمن و رنگ رخ او گل خودروست
با آن گل خودروی چمن را چه توان گفت؟

عهد دل دلسوخته بشکست و دلم بست
دل بستن آن عهد شکن را چه توان گفت؟

هر چند سخنهاش همه تلخ چو زهرست
شیرینی آن تلخ سخن را چه توان گفت؟

شمع ختنش گویم و دانم که خطا نیست
جز شمع ختن شمع ختن را چه توان گفت؟

گفتی که مجیر این همه سوزی و نگویی
ای تنگدل آن تنگ دهن را چه توان گفت؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.