هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و فراق مینالد و رنجهای ناشی از دوری معشوق را توصیف میکند. او از بیقراری، اشکهای شبانه و خواریهای ناشی از عشق سخن میگوید و از معشوق میخواهد که به او رحم کند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عشقی و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'خواری' و 'رنج' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۰
عقل من در عشق خواری می کشد
صبر باری بی قراری می کشد
هر شبی بر اشگ چشمم تا به روز
دست هجرانت سماری می کشد
روز روشن کار دل آسانترست
رنج تو شبهای تاری می کشد
پای تو عالم ندارد تا ترا
سر سوی زنهار خواری می کشد
آنکه تا او بود غمخوار تو بود
از غمت یارب چه خواری می کشد
گفتمت یک بوسه گفتی جان بده
دلبرا کیکت عماری می کشد
صبر باری بی قراری می کشد
هر شبی بر اشگ چشمم تا به روز
دست هجرانت سماری می کشد
روز روشن کار دل آسانترست
رنج تو شبهای تاری می کشد
پای تو عالم ندارد تا ترا
سر سوی زنهار خواری می کشد
آنکه تا او بود غمخوار تو بود
از غمت یارب چه خواری می کشد
گفتمت یک بوسه گفتی جان بده
دلبرا کیکت عماری می کشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.