۱۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸

باز ناز ماه رویی می برم
باز مهر کینه جویی می برم

تا بیابم ز آستان او نشان
رخت دل هر شب به کویی می برم

موی گشتم و اندرین دریای غم
کشتی محنت به مویی می برم

تنگ شد بر من جهان ورنه چرا؟
جور چون او تنگ خویی می برم

گر چه رنگی نیست از وصلش مرا
نیستم نومید بویی می برم

بر سر کویش همیشه چون مجیر
از سرشگ دیده جویی می برم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.