هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر عشق و مستی معنوی، انتقاد از زمانه، و ستایش عشق و وصال است. شاعر از تشنگی روح خود سخن میگوید و از دام و دانه عشق یاد میکند. همچنین، اشارهای به مدح شاه و میخواهی دارد، اما در نهایت، همه چیز را بهانهای برای رسیدن به معشوق حقیقی میداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و عشق ممکن است نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فلسفه داشته باشد.
شمارهٔ ۵۱
می در فگن به جام که مست شبانه ایم
ما را سه گانه ده که درین ره یگانه ایم
زان جام آبگینه به رغم زمانه زود
آبی بده که تشنه به خون زمانه ایم
از زلف و خال، دانه و دامی بساز از آنگ
ما صید عالم از پی این دام و دانه ایم
ار نقل و شمع نیست ز لب نقل ما بساز
ما خود چو شمع از آتش دل در میانه ایم
از مدح شاه و جام می لعل چاره نیست
تا پای بست گردش این جام خانه ایم
شه زاده پهلوان که همی گویدش جهان
مقصود کاینات تویی ما بهانه ایم
ما را سه گانه ده که درین ره یگانه ایم
زان جام آبگینه به رغم زمانه زود
آبی بده که تشنه به خون زمانه ایم
از زلف و خال، دانه و دامی بساز از آنگ
ما صید عالم از پی این دام و دانه ایم
ار نقل و شمع نیست ز لب نقل ما بساز
ما خود چو شمع از آتش دل در میانه ایم
از مدح شاه و جام می لعل چاره نیست
تا پای بست گردش این جام خانه ایم
شه زاده پهلوان که همی گویدش جهان
مقصود کاینات تویی ما بهانه ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.