هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عاشق در فراق معشوق است. شاعر از شکسته شدن صبر، رنج عاشقان، و بی‌توجهی معشوق می‌گوید و با تصاویری مانند زلف سرکش، تیر غم، و باغ عمر، احساسات خود را بیان می‌کند. در پایان، از معشوق می‌خواهد که لحظه‌ای لبخند بزند و دلش را تسکین دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و اندوه نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۳

از زلف سر شکسته یکی حلقه در شکن
بنیاد صبر ما همه در یکدگر شکن

بر جان عاشقان زد و مرجان کمین گشای
صف گرده است ور دو به یک غمزه بر شکن

با ما چو تیردار دل ای شوخ وانگهی
ما را هزار تیر ز غم در جگر شکن

در باغ عمر ما چو سزای تو میوه نیست
گه بیخ خشک سوز و گهی شاخ تر شکن

از آه سرد ما که بکوی تو جان دهیم
آوازهای گرم نسیم سحر شکن

یک بار خوش بخند و دل ما درست کن
یک دم ترش نشین و کمین در شکر شکن

چون خاص عشق تست مجیر از جهان تو نیز
خونش زیاده ریز و دلش بیشتر شکن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.