هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، به زیباییهای معشوق و دردهای عاشق اشاره دارد. شاعر از گشودگی زلف معشوق، بسته بودن دلش به او، و گشودگی رگ جانش سخن میگوید. همچنین، از شکسته شدن عهدها و گشودگی درهای فراق به جای وصال گلایه میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی کلاسیک، فهم آن را برای سنین پایینتر دشوار میکند.
شمارهٔ ۷۶
تا بسته بند زلف پریشان گشاده ای
صد نافه مشگ بر گل خندان گشاده ای
ما را که دست بر رگ صد دل نهاده ایم
دل بسته ای به زلف و رگ جان گشاده ای
سینه مکن به بستن دل زان قبل که تو
دل بسته ای نه ملک خراسان گشاده ای
خندی ز گریه من و آنگه گمان بری
کاب بقا ز چشمه حیوان گشاده ای
بستیم عهد که دل نشکنی دگر
چونست پس که گوی گریبان گشاده ای؟
گفتیم که بر مجیر گشایی در وصال
تو هر چه در فراق درست آن گشاده ای
صد نافه مشگ بر گل خندان گشاده ای
ما را که دست بر رگ صد دل نهاده ایم
دل بسته ای به زلف و رگ جان گشاده ای
سینه مکن به بستن دل زان قبل که تو
دل بسته ای نه ملک خراسان گشاده ای
خندی ز گریه من و آنگه گمان بری
کاب بقا ز چشمه حیوان گشاده ای
بستیم عهد که دل نشکنی دگر
چونست پس که گوی گریبان گشاده ای؟
گفتیم که بر مجیر گشایی در وصال
تو هر چه در فراق درست آن گشاده ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.