هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، ناامیدی و یأس از دنیای ناعادلانه را بیان می‌کند. شاعر به بی‌وفایی جهان، نبود عدالت، و بی‌ثمر بودن امیدها اشاره می‌کند. او همچنین از رنج‌های بشری و ناپایداری زندگی سخن می‌گوید و به دنبال آرامش و معنایی می‌گرد که گویی دست‌نیافتنی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، ناامیدی و نقد اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. درک کامل این متن نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از زندگی و ادبیات دارد.

شمارهٔ ۱۲

در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست
در دیده افلاک نشانی ز حیا نیست

بر خوانچه این سبز فلک خود همه قرصی است
و آن هم ز پی گرسنه چشمان چو ما نیست

آسایش و سیمرغ دو نام است که معنیش
یا هست و در ادراک نمی آید و یا نیست

کمتر بود از یکنفس امید فراغت
گر هست ترا حاصل بالله که مرا نیست

روی دل ازین شاهد بد مهر بگردان
کانجا که جمالست نشانی ز وفا نیست

زین عالم خونخواره دلی خون ز تغابن
دانم که کرا هست ندانم که کرا نیست؟

پایی و سری نیست به زیر فلک دون
گر دست فلک همچو فلک بی سر و پا نیست

کس نوش نکردست ز خمخانه دوران
یک جام صفا کاخر او درد جفا نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.