هوش مصنوعی: این متن به یاد یاران گذشته می‌پردازد که در لحظات شادی و غم همراه شاعر بودند، از بزم و شادی تا روزهای سخت. شاعر از روزهای خوشی که با آنها سپری کرده و از ناگهانی بودن مرگ آنها سخن می‌گوید. در نهایت، او اشاره می‌کند که اگرچه امروز هم‌نشینان دیگری دارد، اما آن یاران قدیمی ویژگی‌های منحصر به فردی داشتند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی درباره زندگی، مرگ و دوستی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.

شمارهٔ ۲۴

آن عزیزانی که با ما جام و ساغر داشتند
مهر ما از یکدلی با جان برابر داشتند

از بر ما وقت عشرت جام نوشین خواستند
وز پی ما روز کینه تیغ و خنجر داشتند

روز ما از خوشدلی چون مهر و ماه افروختند
بزم ما از همدمی پر شهد و شکر داشتند

از برای گوی و چوگان وز پی بزم و شکار
هر چه آن در خور بود موزون و در خور داشتند

هم به میدان یار بوده هم به مجلس همنفس
بهر آن کاسباب این هر دو میسر داشتند

ای بسا روزا که آن یاران همدم عیش ما
از خوشیهای جهان صد بار خوشتر داشتند

ای بسا شبها که از طبع لطیف و لظف خوش
بزم و جام ما بسان خلد و کوثر داشتند

تا نه بس دیر از قضای لایزالی یک به یک
ناگهان چشم از جهان و دل ز جان برداشتند

مهره عمر همه در ششدر قهر اوفتاد
راست گویی مهره دایم در مششدر داشتند

گر چه یاران حاصل اند امروز و همجنسان به دست
راست باید گفت ایشان رنگ دیگر داشتند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.