هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و اندوه ناشی از دوری معشوق است. شاعر از بی‌قراری و انتظار خود سخن می‌گوید و غم ناشی از این دوری را توصیف می‌کند. او از عشق خود به معشوق و تأثیر عمیق آن بر زندگی‌اش می‌گوید و آرزو می‌کند که ای کاش هزاران بار بیشتر وجود داشت تا بتواند این غم را تحمل کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۵۲۷

پشتا پشت است با تو کارم
تو فارغ و من در انتظارم

ای موی میان بیا و یکدم
سر نه چو سرشک در کنارم

دیری است که با توام قراری است
زان بی تو همیشه بی قرارم

خون می‌گریم که قلب افتاد
در عشق تو نقد اختیارم

ای صد شادی به روزگارت
برده است غم تو روزگارم

تا یک نفسم ز عمر باقی است
بیرون ز غم تو نیست کارم

با حلقهٔ بی شمار زلفت
از حد بیرون شمار دارم

گر زیر و زبر شود دو عالم
با زلف تو کی رسد شمارم

دل می‌خواهی ز بی دلی تو
ای کاش بجاستی هزارم

تا چون غم تو ز دور آید
من پیش غم تو جان سپارم

شادی نرسد ز تو به عطار
غم بس بود از تو یادگارم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.