هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او درد عشق را همچون شهد شیرین میپذیرد و از آن لذت میبرد، زیرا معتقد است این دردها به او شادی و درمان میبخشند. شاعر همچنین از پنهان کردن رنجهایش و تحمل آنها در سکوت سخن میگوید و امیدوار است که روزی از این دردها رهایی یابد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهی ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۳۵
تیر عشقت بر دل و جان میخورم
زخم زیر پرده پنهان میخورم
چون غم تو کیمیای شادی است
چون شکر زهر غمت زان میخورم
چون ز درد توست درمان دلم
دردی دردت فراوان میخورم
چند گویم کز تو غم خوردم بسی
کین زمان صد بار چندان میخورم
در میان پیرهن مانند شمع
خون خود خندان و گریان میخورم
تا نداند سر من تردامنی
خون دل سر در گریبان میخورم
کی بود کاواز بردارم تمام
کز کف خضر آب حیوان میخورم
درنگر ای جان که در جشن وفا
جام جم از دست جانان میخورم
خوش خوشم جان میدهد تا لاجرم
خوش خوشی زنهار بر جان میخورم
هر غمی کان هست بر عطار سخت
بر امید ذوق درمان میخورم
زخم زیر پرده پنهان میخورم
چون غم تو کیمیای شادی است
چون شکر زهر غمت زان میخورم
چون ز درد توست درمان دلم
دردی دردت فراوان میخورم
چند گویم کز تو غم خوردم بسی
کین زمان صد بار چندان میخورم
در میان پیرهن مانند شمع
خون خود خندان و گریان میخورم
تا نداند سر من تردامنی
خون دل سر در گریبان میخورم
کی بود کاواز بردارم تمام
کز کف خضر آب حیوان میخورم
درنگر ای جان که در جشن وفا
جام جم از دست جانان میخورم
خوش خوشم جان میدهد تا لاجرم
خوش خوشی زنهار بر جان میخورم
هر غمی کان هست بر عطار سخت
بر امید ذوق درمان میخورم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.