هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد هجران و غم دوری از معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه این درد و رنج را تحمل می‌کند. او از احساسات عمیق خود سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که این بلاها را از سوی گردون (سرنوشت) تحمل می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۴۳

دامن دل از تو در خون می‌کشم
ننگری ای دوست تا چون می‌کشم

از رگ جان هر شبی در هجر تو
سوی چشم خونفشان خون می‌کشم

گرچه چون کاهی شدم از دست هجر
بار غم از کوه افزون می‌کشم

دور از روی تو هر دم بی تو من
محنت و رنج دگرگون می‌کشم

آن همه خود هیچ بود و درگذشت
درد و غم این است کاکنون می‌کشم

من که عطارم یقین می‌باشدم
کین بلا از دور گردون می‌کشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.