هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردآلود شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از بی‌توجهی و جفای معشوق شکایت می‌کند و ابراز می‌کند که هرچند وفادارانه عشق می‌ورزد، اما معشوق هیچ‌گاه او را خوشحال نمی‌کند و حتی به عهد خود پایبند نیست. شاعر از این که معشوق حتی پس از مرگش نیز برای او سوگواری نخواهد کرد، اظهار ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند جفا، بی‌وفایی، و مرگ نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۵۴۹

هرگز دل پر خون را خرم نکنی دانم
مجروح توام دانی مرهم نکنی دانم

ای شادی غمگینان چون تو به غمم شادی
یکدم دل پر غم را بی غم نکنی دانم

چون دم دهیم دایم گر دم زنم و گرنه
با خویشتنم یکدم همدم نکنی دانم

هر روز وفاداری من بیش کنم دانی
مویی ز جفاکاری تو کم نکنی دانم

چون راز دل از اشکم پنهان به نمی‌ماند
در پردهٔ یک رازم محرم نکنی دانم

گفتی که اگر خواهی تا عهد کنم با تو
گر عهد کنی با من، محکم نکنی دانم

آن روز که دل بردی گفتی ببرم جانت
ای راحت جان و دل این هم نکنی دانم

سهل است اگرم کشتی از جان بحلت کردم
صعب است که بعد از من ماتم نکنی دانم

با خیل گران‌جانان بنشسته‌ای و یکدم
عطار سبک‌دل را خرم نکنی دانم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.