۲۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱

هجر تو یکباره زبونم گرفت
درد تو ز اندازه برونم گرفت

آن ستمی کز تو کشیدم چه بود
آن غم دل بین که کنونم گرفت

هست غمت بر دل من تیر هجر
صعب زد و سخت زبونم گرفت

دوش خیال تو به خواب اندرون
دید که تیمار تو چونم گرفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.