هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که عشقش چنان عمیق و شدید است که اگر آهی بکشد، همه جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شاعر از درد و رنج درونی خود می‌گوید و احساس می‌کند که در جهان جای نمی‌گیرد. او از خون دل و اشک‌هایش سخن می‌گوید و احساس می‌کند که حتی اگر طاعتی انجام دهد، ممکن است به گناه تبدیل شود. شاعر خود را فقیرترین و نیازمندترین فرد می‌داند و از این که به جایگاه‌های بالاتر نمی‌رسد، اظهار تعجب می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و درد درونی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۷۲

آه گر من زعشق آه کنم
همه روی جهان سیاه کنم

آه من در جهان نمی‌گنجد
در جهان پس چگونه آه کنم

هر دو عالم شود چو انگشتی
گر من آهی ز جایگاه کنم

گر دمی آتشین زنم ز دلم
به دمی دفع صد سپاه کنم

بحر خون در دلم چو موج زند
من به خون در روم شناه کنم

موج آن خون چو بگذرد از حد
خون دل را به دیده راه کنم

خون بریزم ز دیده چندانی
که بسی خلق را تباه کنم

عالمی خون خویشتن بینم
از پس و پیش اگر نگاه کنم

با چنین حالتی عجب که مراست
گر کنم طاعتی گناه کنم

هیچ خلقی گداتر از من نیست
گرچه دعوی پادشاه کنم

ره به گلخن نمی‌دهند مرا
وین عجب عزم بارگاه کنم

شربتی آب چاه نیست مرا
وی عجب عزم فخر آب جاه کنم

همچو لاله کلاه در خونم
چه حدیث سر و کلاه کنم

سر درودم فرید را چو گیاه
پس کنون کره در گیاه کنم

همچو عطار مست عشق شوم
گر دمی در رخش نگاه کنم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.