۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳

مرا بی وفا خواند آن بی وفا
که هرگز نگوید سخن بی جفا

ز من چون رسد بی وفائی بدوست
که دشمن نبیند ز من جز وفا

ندانم صواب از خطا زین قبل
صواب من او را نبیند خطا

نیازارد آن را بجان هیچ کس
که دل داده باشد مرا در عطا

از آن پس که من دیده باشم بدی
بجز نیکی از من نیابد جزا

ولیک از دل خویش گوید سخن
اگر ناسزا باشد و گر سزا

همیشه خلاف من آنکس کند
که من جویم او را همیشه رضا

قضا گرددان کار ما از سخن
همه کار نیکو کند مان قضا؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.