هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد دوری و انتظار دیدار معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که با آمدن معشوق، غم‌های دیرینه از دلش می‌رود. او از روزهای سخت گذشته می‌گوید و امیدوار است که با رسیدن بخت، شادی جای غم را بگیرد. در پایان، باور دارد که با گذر سعادت، غم هجران نیز به پایان خواهد رسید.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۹

هرگه که مرا ز آمدن تو خبر آید
از جان و دلم انده دیرینه برآید

بسیار عنا دیدم در کان گهر من
از بخت همی کانم نزد گهر آید

هر روز من از آمدنت شاد کنم دل
هر روز همی تخم نشاطم ببر آید

اکنون که بداندیش مرا جان بسر آمد
دانم که غم دوری ما هم بسر آید

گر غم بفراق اندر مان بیشتر آمد
شادی بوصال اندر مان بیشتر آید

اکنون که سعادت را بر من گذر آمد
دانم که غم هجر ترا هم گذر آید
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.