هوش مصنوعی: این متن بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از سال‌ها تلاش و فکر در راه عشق سخن می‌گوید و از اینکه در نهایت، خود را در آتش عشق معشوق می‌سوزاند و از جهان دست می‌کشد تا درد عشق را تجربه کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۹۴

گرچه در عشق تو جان درباختیم
قیمت سودای تو نشناختیم

سالها بر مرکب فکرت مدام
در ره سودای تو می‌باختیم

خود تو در دل بودی و ما از غرور
یک نفس با تو نمی‌پرداختیم

چون بگستردی بساط داوری
پیش عشقت جان و دل درباختیم

بر دوعالم سرفرازی یافتیم
تا به سودای تو سر بفراختیم

آتش عشقت درآمد گرد دل
ما چو شمع از تف آن بگداختیم

بر امید وصل تو پروانه‌وار
خویشتن در آتشت انداختیم

گاه چون پروانه‌ای می‌سوختیم
گاه با آن سوختن می‌ساختیم

همچو عطار از جهان بردیم دست
تا نوای درد تو بنواختیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.