هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و آرزوی دیدار معشوق خود میگوید و درد دوری از او را بیان میکند. او صبر را تنها درمان خود میداند، اما در عین حال از ناتوانی در صبر شکایت دارد. شاعر از رنجهای عشق و پشیمانی از دلبستن به معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال دشوار باشد.
شمارهٔ ۸۸
آرزومند روی جانانم
برود زار زو همی جانم
آرزو را و درد دوری را
بجز از صبر چیست درمانم
همه چیزی همی توانم کرد
صبر کردن بهجر نتوانم
بر غم و درد من بس است گوا
رنگ رخسار و آب مژگانم
دل بدادم بدوست خویش بطبع
تا دل از دوست باز بستانم
ظن خطا شد مرا در آن مه روی
دل بدادم کنون پشیمانم
برود زار زو همی جانم
آرزو را و درد دوری را
بجز از صبر چیست درمانم
همه چیزی همی توانم کرد
صبر کردن بهجر نتوانم
بر غم و درد من بس است گوا
رنگ رخسار و آب مژگانم
دل بدادم بدوست خویش بطبع
تا دل از دوست باز بستانم
ظن خطا شد مرا در آن مه روی
دل بدادم کنون پشیمانم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.