۱۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۱

نهادم بر جدائی دل نهادم
نیایی تا تو باشی نیز یادم

شکیبائی ببستم با دل خویش
در شادی بروی اندر گشادم

فراوان اوفتادم در غم عشق
تو پنداری که این بار اوفتادم

رها کردم بصبر از هر کسی دل
جفا و جور کس را تن ندادم

نهادم قفل خرسندی بدل بر
به تیمار فراقت دل نهادم

اگر چون ذره گردم در فراقت
نخواهم کاورد سوی تو با دم

فراوان محنت عشقت کشیدم
فراوان بر جفاهات ایستادم

نجستی تا بدی یکروز مهرم
نکردی تا بری یکروز یادم

نورزم بیشتر زین صحبت تو
نه از بهر جفاهای تو زادم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.