۱۷۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۹

بوستان زرد شد ز باد خزان
تا هوا سرد شد ز باد بزان

گشت رنگ رزان چو رنگ زریر
ناگذشته بدست رنگ رزان

میغ زی دست شه نهاده ز کوه
همچو کوره سرای خشت پزان؟

شهریار جهان نشسته بناز
دل ربوده بجود ازین و ازان

دشت کرده ملا ز خون عدو
جام کرده ملا ز خون رزان

شاد و بی غم زیاد و دائم باد
کژدم غم دل عدوش گزان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.