هوش مصنوعی: شاعر در این متن به دل خود توصیه می‌کند که از عاشقی دوری کند و به زیبارویان و مهرشان توجهی نکند. او هشدار می‌دهد که عاشقی پر از خطر است و عقل و شرم را از بین می‌برد. شاعر از این که دلش به توصیه‌های او گوش نکرده و در دام عشق افتاده اظهار تاسف می‌کند و حالا راهی جز صبر و چاره‌جویی دیگر نمی‌بیند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و اندوهگین است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۰۴

ای دل ترا بگفتم کز عاشقی حذر کن
بگذار نیکوان را وز مهرشان گذر کن

چون روی خوب بینی دیده فراز هم نه
چون تیر عشق بارد شرم و خرد سپر کن

فرمان من نبردی فرجام خود نجستی
پنداشتی که گویم هر ساعتی بتر کن

هر گام عاشقی را صدگونه در دور نجست
گر ایمنیت باد از عاشقی حذر کن

تا کام من برفتی در دام عشق ماندی
چونست روزگارت ما را یکی خبر کن

اکنون بصبر کردن ناید مراد حاصل
زین جاره با زمانی رو چاره دگر کن
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.